پر می زند مرغ دلم با یاد آذربایجان
خوش باد وقت مردم آزاد آذربایجان
دیریست دور از دامن مهرش مرا افسرده دل
باز ای عزیزان زندهام با یاد آذربایجان
تا باشد آذربایجان پیوند ایران است و بس
این گفت با صوتی رسا فریاد آذربایجان
در بیستون انقلاب از شور شیرین وطن
بس تیشه بر سر کوفته فرهاد آذربایجان
در مکتب عشق وطن جان باختن آموخته
یارب که بود است از ازل استاد آذربایجان
ضحاکیان مرکزی بیرون برند از حد ستم
تا سر بر آرد کاوه حداد از آذربایجان
خون شد دل آزادگان یارب پس از چندین ستم
کام ستمگر میدهی؟ یا داد آذربایجان
جان داده آذربایجان امداد ایران را و نیست
ایران مداران را سر امداد آذربایجان
تا چند در هر بوم و بر آواره اید و در بدر
دستی بهم ای نامور اولاد آذربایجان
ازآتش پاشیدگی تا چند خاکستر نشین
آباد باید خانه بر باد آذربایجان
آزادی ایران زتو آبادی ایران ز تو
آزاد باش ای خطهی آباد آذربایجان
بر زخم آذربایجان هان شهریارا مرهمی
تا شاد گردانی دل دلشاد آذربایجان.
Friday, August 20, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment