Wednesday, November 10, 2010

خشکاندن دریاچه اورمیه و کوردیزه کردن مناطق غربی آزربایجان

دلم دوباره هوای دریاچه مظلوم مان را کرده ، آخرین باری که به دریاچه اورمیه رفته ام 13 فروردین ماه 89 همزمان با روز طبیعت بود ، زمانی که برای اعتراض به خشکیدن نگین سرخ آزربایجان به آنجا رفتیم و همه دیدند که چه شد
حکومت حاکم بر ایران با یورش وحشیانه به ملتی که به صورت مدنی می خواستند نسبت به خشک شدن دریاچه به صورت نمادین با بطری های آبی را که در دست داشتند و می خواستند جرعه ای برای دریاچه اهدا کنند مورد ضرب شتم قرار داده و عده ای زیادی از فعالین ملی من جمله حسین نصیری فعال مدنی آزربایجان راکه تاکنون در زندان دژخیمان فاشیست است دستگیرکرده و نشان داد که در خشکاندن دریاچه اورمیه نقش اساسی دارد . امروز دوباره هوس سفر به دریاچه کردم وقتی از تبریز خارج می شوم به این فکر می کنم که زمانی پهنای دریاچه مظلو م مان تا همین تبریز گسترده بوده است ، از ریش سفیدان مان شنیده ام که یک سر دریاچه اورمیه تا اسکله نوکردیزه ( لاکدیزج ) تبریز می رسیده است .
تابلو خاساوان را که می بینم قلبم آتش می گیرد فارغ از اینکه در تابلو اسم " خاساوان " را به تحریف به " خاصبان " نوشته اند باز به فکر اسکله خاساوان می افتم ، آخر کویری را که به اسم خاساوان می بینی روزگاری زیر چندین متر آب دریاچه بوده است .
متر به متر جاده و دیدن کویرهای نمک همچون نیزه های فاشیست های حاکم بر ایران چشم هر آزربایجانی را می درد . برای دیدن آب دریاچه مظلوم اورمیه دوربینی لازم است تا ببینید که دشمن اشغال گر فارس چه بلایی بر سر سرزمین مان آزربایجان آورده است .
بالاخره روی پل روگذر اورمیه می رسم همانجا توقف کرده و به دریاچه می نگرم انگار دریاچه با من صحبت می کند ، نفس های آخرش را حس می کنم ، گریه اش را می شنوم ، او فریاد می زند آهای ... آزربایجانی ها ، سال های سال خوابیدید ، امروز دیگر وقت خواب نیست بیدار شوید ، دریاچه ای را که هزاران سال صدای امواجش را شنیده اید در حال مرگ است .



وقتی به ایستگاه قبض عوارض رسیدم به این فکر کردم که شاید دو سال دیگر حکومت حاکم بر ایران نیازی به گرفتن عوارض از ماشین ها نداشته باشد . آنروز به آرزوی خود خواهد رسید ، دیگر دریاچه ای نخواهد بود ، دیگر پلی لازم نخواهد بود ، ماشین ها می توانند از کویر نمک عبور کرده و عوارضی هم پرداخت نکنند .



آن روز حکومت پلانی را که از قبل طراحی کرده عملی خواهد کرد ، پلانی را که حکومت ریخته جلوی چشمانمان است ، کوچاندن و اسکان دادن کورد ها طی چندین سال گذشته در مناطق غربی و خشکانیدن دریاچه اورمیه هر دو به هم گره خورده اند انها می دانند که ملت آزربایجان به طبیعت سر سبز آزربایجان عادت کرده اند ، خشکاندن دریاچه اورمیه ، شهر اورمیه و شهر های اطراف را رفته ـ رفته با پیشرفت نمک تبدیل به شوره زار و کویر خواهد کرد . طبیعی است که ملت آزربایجان آرام ـ آرام از این قسمت ها کوچ کرده و بدینسان کورد ها که زندگی در این شرایط برای شان زیاد هم مهم نبوده کم ـ کم قسمتی از سرزمینمان را به نفع حکومت مرکزی کوردیزه کرده و یکی از استراتژیک ترین نقاط آزربایجان را جدا خواهند کرد .



سخن آخر اینکه ملت آزربایجان تا کی زیر بار چنین ذلتی خواهند رفت . مسئله آنقدر بزرگ است که من روی به ملت آزربایجان خصوصا فعالین حرکت ملی و فعالین محیط زیست آزربایجان کرده و از آنها می پرسم آیا فکری به این پروژه شوم کرده ایم واقعا چه

No comments:

Post a Comment